{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
خُـــدایــا !! مــرا تـنـهـا مــگذار؛ کــه مـبــادا نــگـاهــم بــه نــگـاه بـنـده ای از جـنـس خــاک مـحـتـاج شــود . . .
ممکنه نشه برگشتو"آغاز"خوبی داشت... ولی میشه"تغییر"دادوپایان خوبی داشت...
هوا داره سرد و سردتر میشه و دستام بیشتر این سردی رو احساس میکنن و نبود اون رو بیشتر بهم یادآوری میکنن چون وقتی اون کنارم بود با گرفتن دستاش همه وجودم گرم میشد خیلی گرم
پاییز هم که داره تموم میشه ولی دل من هنوزم هواش پاییزیه همیشه پاییزی بوده و تا ابد هم پاییزی میمونه هنوز رد پاش رو برگهای دلم مونده ....
بهترین مترجم کسی است که سکوت دیگران را ترجمه کند! شاید سکوتی تلخ گویای دوست داشتنی شیرین باشد... دکترشریعتی
آدم وقتی فقیر میشود خوبیهایش هم حقیر میشوند اما کسیکه زر دارد یا زور دارد عیبهایش هم هنر دیده میشوند و چرندیاتش هم حرف حسابی به حساب می آیند دکتر شریعتی
اگرچه شمعی و از سوختن نپرهیزی. نبینمت که غریبانه اشـــــــــــک میریزی. هنوز غصهی خود را به "خنــــــــــــــــــــــــــده" پنهان کن بخــــــــــــــــــند،گرچه تو با خنده هم غمانگیزی....
قانعم... او قسمت من نبود مال مردم بود قربان دلم که مال مردم خور نیست..!!!
نگران نباش... حال من خوب است... فقط کمی بزرگتر شده ام، عقلم قد کشیده، شعورم متبلور شده، دلتنگی هایم کوچک شده اند، و در فاصله کوتاه لبخندها و اشکهایم آموخته ام زندگی کنم...
یکی نیست به این زمین بگه : رابطه ت با کی سرد شده که داری از سردیش میلرزی؟
یــارم چـو قــدح بــه دست گـیـرد***بــازار بــتـان شـکـسـت گـیــرد***هــر کـس کــه بـدیـد چـشـم او گـفـت***کــو مـحـتـسـبـی کـه مـسـت گـیـرد
در زندگی زخم هایی هست که مثل خوره در انزوا روح را اهسته میخورد و می تراشد. صاق هدایت
جاسیگاریم را گم کرده ام..... تو ندیدیش...؟ خودش مهم نیست... زیرش دردهایم را قایم کرده بودم...
بیشتر کسانی که با طنز صحبت میکنند ، با احساس تر و غمگین تر هستند ! وودی آلن
توی پاییز مجاور... وسطای ماه آذر... شدقرارمون که باهم ... بزنیم به سیم آخر...
مادرم مي گفت دوستانت را ببين ، همه به جايي رسيده اند نميدانست ، منتظر نشسته ام تا به تو برسم
خُـــدایــا !! مــرا تـنـهـا مــگذار؛ کــه مـبــادا نــگـاهــم بــه نــگـاه بـنـده ای از جـنـس خــاک مـحـتـاج شــود . . .
ممکنه نشه برگشتو"آغاز"خوبی داشت... ولی میشه"تغییر"دادوپایان خوبی داشت...
هوا داره سرد و سردتر میشه و دستام بیشتر این سردی رو احساس میکنن و نبود اون رو بیشتر بهم یادآوری میکنن چون وقتی اون کنارم بود با گرفتن دستاش همه وجودم گرم میشد خیلی گرم
پاییز هم که داره تموم میشه ولی دل من هنوزم هواش پاییزیه همیشه پاییزی بوده و تا ابد هم پاییزی میمونه هنوز رد پاش رو برگهای دلم مونده ....
بهترین مترجم کسی است که سکوت دیگران را ترجمه کند! شاید سکوتی تلخ گویای دوست داشتنی شیرین باشد... دکترشریعتی
آدم وقتی فقیر میشود خوبیهایش هم حقیر میشوند اما کسیکه زر دارد یا زور دارد عیبهایش هم هنر دیده میشوند و چرندیاتش هم حرف حسابی به حساب می آیند دکتر شریعتی
اگرچه شمعی و از سوختن نپرهیزی. نبینمت که غریبانه اشـــــــــــک میریزی. هنوز غصهی خود را به "خنــــــــــــــــــــــــــده" پنهان کن بخــــــــــــــــــند،گرچه تو با خنده هم غمانگیزی....
قانعم... او قسمت من نبود مال مردم بود قربان دلم که مال مردم خور نیست..!!!
نگران نباش... حال من خوب است... فقط کمی بزرگتر شده ام، عقلم قد کشیده، شعورم متبلور شده، دلتنگی هایم کوچک شده اند، و در فاصله کوتاه لبخندها و اشکهایم آموخته ام زندگی کنم...
یکی نیست به این زمین بگه : رابطه ت با کی سرد شده که داری از سردیش میلرزی؟
یــارم چـو قــدح بــه دست گـیـرد***بــازار بــتـان شـکـسـت گـیــرد***هــر کـس کــه بـدیـد چـشـم او گـفـت***کــو مـحـتـسـبـی کـه مـسـت گـیـرد
در زندگی زخم هایی هست که مثل خوره در انزوا روح را اهسته میخورد و می تراشد. صاق هدایت
جاسیگاریم را گم کرده ام..... تو ندیدیش...؟ خودش مهم نیست... زیرش دردهایم را قایم کرده بودم...
بیشتر کسانی که با طنز صحبت میکنند ، با احساس تر و غمگین تر هستند ! وودی آلن
توی پاییز مجاور... وسطای ماه آذر... شدقرارمون که باهم ... بزنیم به سیم آخر...
مادرم مي گفت دوستانت را ببين ، همه به جايي رسيده اند نميدانست ، منتظر نشسته ام تا به تو برسم
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}